مهرانمهران، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

خاطرات مهران

سفر دبی

عزیز دلم دبی اولین سفر خارج از کشور شما واولین باری بود که هواپیما سوار میشدی  ما همراه خاله مهدیس و عمو مجتبی جمعه غروب از شهرمون حرکت کردیم شنبه 6 اردیبهشت ساعت 8 صبح پرواز داشتیم  ساعت 12 توی هتلمون بودیم  هتل تمیز وخوبی بود بعد از کمی استراحت  گشت وگذارو شروع کردیم هوا خیلی گرم بود و شما هم از گرما متنفر هستی عزیز دلم در کل خوب بود جاهای که رفتیم اولین شب تور کشتی  دومین روز گشت شهرسومین روز پارک ابی واید وادی چهارمین روز گشت صحرا وروز اخر هم پارک ابی یاس وفراری پارک تو ابو ظبی رفتیم ولی اخرین روز  خیلی خیلی تو فراری پارک بهمون خوش گذشت اینم بگم مامانی عاشق اب بازی هستی انقد تو پارک ابی بهت خوش میگذ شت اصلا ...
21 مرداد 1393

تولد بابای

عزیز دلم 2 اردیبهشت تولد بابایه تو تولد بابای براش خیلی قشنگ تولدت مبارک وhappy birth day to you رو میخوندی در کل به خوندن با میکروفون خیلی علاقه داری و دوست داری کل روز برات اهنگ بزارم وبرقصی ا ...
20 مرداد 1393

13 بدر

مامانی 13 بدر رفته بودیم باغ پدر جون یوسف  خیلی بهمون خوش گذشت ولی چون ما عادت داریم شبها دیر میخوابیم روزهای که خواب سیر نشی اصلا سر حال نیستی به خاطر همین  نتونستم ازت عکس بندازم یه عکس از شبش داری که میزارم در کل روز خیلی خوبی بود ...
20 مرداد 1393
1